مدير امور بينالملل شركت ملي نفت
ايران گفت: نفت خام توليدي كشورهاي حوزه خزر كه به بازارهاي مديترانه و غرب صادر مي
شود، رقيب نفت خام توليدي خليج فارس و ايران نيست .
حجتالله غنيمي فرد در
گفت و گو با خبرگزاري فارس در مورد تاثير افزايش سطح عرضه نفت خام حوزه خزر بر
تقاضاي اروپايي توليدات خليج فارس تصريح كرد: اگرچه عرضه اين نوع نفت خامها
ميتواند جايگزين بخشي از نفت خام صادراتي به مديترانه و بازارهاي غرب باشد، اما در
بلندمدت، نياز بازار به افزايش توليد به گونهاي است كه افزايش پيشبيني شده در
كشورهايي حاشيه خزر هم نميتواند جوابگوي روند افزايش تقاضا در جهان باشد.
وي افزود: آنچه كه از حوزه نفتي خزر هچون نفت خام آذري و كنكول به خارج از خزر صادر
ميشود، از نوع نفت خامهاي است كه در خليج فارس توليد نميشود، لذا برخي از اين نوع
نفت خامها به عنوان رقيب نفت خامهاي توليدي در منطقه خليج فارس محسوب نميشود.
مدير امور بينالملل شركت ملي نفت همچنين در خصوص اجراي خط لوله باكو، تفليس، جيهان
و اثر آن بر عملكرد آتي طرح سوآپ نفت خزر از طريق ايران گفت: انتقال نفت به مقاصد
صادراتي چه از طريق سوآپ (معاوضه) و يا از طريق حمل و نقل مستقيم، از يك سو به
بازار مصرف و از سوي ديگر به تفاوت قيمتي نفت در بازارهاي مختلف كه به «آربيتراژ»
معروف است بستگي دارد.
غنيمي فرد افزود: در وضعيت «آربيتراژ» چنانچه فاصله قيمتي يك نوع نفت خام در دو
بازار متفاوت باشد، نفت خام به سمت نواحي صادراتي گرانتر تمايل خواهد يافت.
وي يادآور شد: در وضعيت كنوني با توجه به تفاوت قيمتي نفت خامهاي سبك و شيرين حوزه
خزر نسبت به مقاصد آسيايي نفت خام صادراتي خليج فارس، انتقال توليدات خزر در قالب
سوآپ از طريق ايران براي كشورهاي خزر مقرون به صرفه نيست و به اين دليل حجم وسيعي
از توليدات اين حوزه روانه بازار اروپا شده است.
وي با اشاره به اينكه قيمت نفت خام در آسيا معمولا در تمام طول سال رقمي مابين 5/1
تا دو دلار نسبت به ساير بازارها بالاتر است،تاكيد كرد: انتقال نفت خام توليدي خزر
از طريق سوآپ ايران ميتوانست درآمدزايي و عرضه بلندمدت اين كشورها را بدون انجام
سرمايه گذاري مازاد در اجراي خط لوله
BTC
تداوم بخشد.